تاثیر قیمت دلار بر لوازم خانگی
تاثیر قیمت دلار بر لوازم خانگی همگی این را میدانیم که وقتی قیمت ارز بالا میرود، تاثیر خود را نه تنها به روی لوازم خانگی بلکه به روی تمامی اجناس خواهد گذاشت. حدود ۳۰ درصد از قطعات لازم برای تولید لوازم خانگی وابسته به واردات و نرخ ارز است. تا چند مدت پیش، ارزلازم برای واردات قطعات توسط بانک مرکزی تامین میشد اما روز به روز کاهش پیدا کرد تا زمانی که کاملا متوقف شد و هیچ کمکی از سوی بانک مرکزی صورت نگرفت. دلیلش چیست؟ به دلیل افزایش نرخ ارز و کمبود بودجه. پس دلیل افزایش نرخ ارز چیست؟ میتوان به کاهش صادرات و افزایش واردات و خرید دلار توسط افراد حقیقی و قاچاق کالا و موارد متنوعی اشاره کرد که برای این مورد باید در یک مقاله جداگانه به طور کامل بحث شود.
گمان میکنید افزایش قیمت لوازم خانگی تنها به قیمت دلار بستگی دارد؟ خیر، برای اطلاعات بیشتر بهتر است ادامه مقاله را مطالعه فرمائید.وقتی قیمت لوازم خانگی بالا برود، درنتیجه قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند و تقاضا کم میشود که موجب آشفتگی بازار بدلیل از دست رفتن نقطه تعادل عرضه و تقاضا خواهد شد. با اصطلاحات عرضه و تقاضا آشنایی دارید؟ اگر آشنا نیستید حتما سرتیترهای زیر را مطالعه کنید زیرا دانستن آنها بسیار مهم است و از این گذشته برای فهم مطالب ارائه شده در این مقاله ضروری است.
تقاضا به چه معناست
مقدار کالایی که مردم از بازار درخواست خریداری میکنند را تقاضا میگویند. براساس قانون تقاضا، قیمت و تقاضا با هم در تضاد هستند؛ این یعنی چیه؟ بدین معناست که اگر قیمت کالا افزایش پیدا کند، تقاضا کاهش پیدا میکند و اگر قیمت کالا کاهش پیدا کند، تقاضا افزایش پیدا میکند. اما تغییرات تقاضا فقط به قیمت بستگی دارد؟ خیر، درواقع کیفیت محصول و تبلیغات و تعداد و قدرت رقیبان و خدمات پس از فروش و پشتیبانی و خیلی از موارد دیگر که تخصصی است، در افزایش یا کاهش تقاضا تاثیرگذار است؛ برای مثال میدانیم که اگر خدمات پس از فروش ضعیف عمل کند یا تبلیغات محصول توسط یک فرد ناوارد انجام شود و فقط هزینه به بار بیاورد، تقاضا نزولی خواهد بود.
براساس قانون تقاضا، تولیدکننده باید آمادگی این را داشته باشد که خود را با شرایط وقف دهد و هزینهها را کنترل کند و عرضه را با توجه به تقاضا به نقطه تعادل برساند. در ادامه با عرضه و نقطه تعادل آشنا میشوید و منظور ما را بهتر درک خواهید کرد.
عرضه به چه معناست
مقدار کالایی که تولیدکنندگان آن را تولید میکنند و درنهایت در اختیار بازار و تقاضاکنندگان قرار میدهند. با توجه به قانون عرضه، هرچه تقاضا افزایش پیدا کند، موجب افزایش عرضه و قیمت محصول میشود، یعنی یک تولیدکننده باید آمادگی لازم با هرگونه تغییرات در بازار را داشته باشد و در صورت افزایش تقاضا، قیمت و تولیدات و عرضه کارخانه را بیشتر کند تا موجب از دست رفتن مشتری بدلیل موجودی ناکافی نشود.
اما چرا باید قیمت را افزایش دهد؟ همانطور که همگی میدانیم برای افزایش تولید، نیاز به افزایش تعداد نیروی انسانی و خریداری تجهیزاتی هستیم که موجب افزایش هزینههای برق خواهد شد، همه این عوامل هزینه های سنگینی دارند که باید با افزایش قیمت محصول جبران شوند. با توجه به توضیحات بالا هرچه تقاضا کمتر شود، عرضه و قیمت محصول کاهش پیدا میکند یعنی در این شرایط که تقاضای خرید محصول کاهش پیدا میکند، تولیدکننده باید تعداد کالاهای تولیدی بعلاوه قیمت آن را کاهش دهد، زیرا اگر محصول ما فاسد شدنی باشد ضررهای سنگینی خواهیم داد یا اگر فاسد نشدنی باشد، در انبار خاک میخورد و عمر مفید کاهش پیدا میکند؛ اگر قیمت پایین آورده نشود، ممکن است سهم خود را در بازار بطور کامل ازدست دهیم؛ در زمانی که عرضه کاهش پیدا کرده پس نیروی انسانی کم شده و دستگاههای اضافی فروخته شده یا خاموش میشود و هزینه برق هم کاهش پیدا میکند، به همین دلایل باید قیمت کاهش پیدا کند تا ضررهای جبران ناپذیر به وجود نیاید.
عوامل تاثیرگذار در عرضه و تقاضا
تنها قیمت و کیفیت محصول نیست که در افزایش یا کاهش عرضه و تقاضا تاثیرگذار است، در ادامه در رابطه با عوامل متنوعی که در تغییرات عرضه و تقاضا تاثیرگذار هستند صحبت خواهیم کرد.
عوامل تاثیرگذار در تقاضا:
-
سود مصرف کننده یا همان مشتری: با افزایش درآمد مردم، قدرت خرید بیشتر میشود و موجب افزایش تقاضا میگردد.
-
قیمت کالاهای مرتبط با محصولات ما: محصول شرکت ما در مقایسه با شرکت رقیب چه قیمتی دارد؟ اگر قیمت زیاد باشد موجب کاهش تقاضا و اگر پایین باشد موجب افزایش تقاضا میگردد.
-
عرضه محصول مرتبط با ما: افزایش رقیب و کالاهای مرتبط با ما موجب کاهش تقاضای خرید از محصولات ما میشود، زیرا مشتری باتوجه به قیمت و کیفیت محصول خود را انتخاب میکند و برنده در این میدان کسی است که بهترین محصولات را با مناسب ترین قیمت عرضه کند.
-
قیمت انتظاری: مثلا اگر مردم انتظار افزایش قیمت خودرو در یک سال آینده را دارند، در حال حاضر تقاضا برای خودرو افزایش پیدا میکند.
-
زمان: فرض کنید کشور دچار کمبود آب شود، در این زمان است که تقاضای خرید آب معدنی افزایش پیدا میکند، یا در مثالی دیگر میتوان به زمانی که کرونا شیوع پیدا کرده بود اشاره کنیم که موجب افزایش تقاضا برای خرید ماسک و الکل ضدعفونی کننده شده بود.
-
شرایط جوی آب و هوا: فرض کنید بارش باران در کشور افزایش پیدا کند، این موضوع موجب افزایش تقاضاکنندگان محصول چتر میشود.
-
تعداد متقاضیان بالقوه
-
میزان و قدرت تبلیغات
-
سن مشتری هدف
-
جنسیت مشتری
-
محدودیتهای موجود برای محصولات
-
سلیقه مشتری
-
کیفیت و ساختار محصول
نکته: عواملی که در اثرگذاری افزایش یا کاهش عرضه دخیل است تا حدودی مانند موارد اثرگذار در تقاضا است.
عوامل تاثیرگذار در عرضه:
-
تکنولوژي بکاررفته در تولید آن کالا: هرچه تکنولوژی بهتر باشد، محصولی با کیفیت بیشتر و تعداد بیشتری عرضه میشود، ولی اگر تجهیزات قدیمی باشد، سرعت تولید محصول کم میشود و عرضه کاهش پیدا میکند.
-
دستمزد کارمندانی که در تولید محصول دست دارند: برای مثال اگر دستمزد کارگران افزایش پیدا کند، عرضه کننده توانایی افزایش هزینه را نخواهد داشت و باید عرضه را کاهش دهد.
-
قیمت انتظاری: اگر عرضه کننده پیشبینی کند که قرار است قیمت لوازم خانگی ارزان شود، عرضه را افزایش میدهد تا در شرایطی که تقاضا افزایش پیدا میکند با مشکل کمبود محصول مواجه نشود.
-
زمان: زمان با عرضه و تقاضا رابطه مستقیم و یکسانی دارد. در مثالی که برای زمان در تقاضا زدیم گفته شد، زمانی که خرید محصولات آب معدنی در شرایط کمبود آب افزایش پیدا میکند، تقاضا بیشتر میشود، در این زمان یک عرضه کننده باید چه کاری انجام دهد؟ واضح است که باید عرضه را افزایش دهد.
-
عرضه کالاهای مرتبط با ما: درصورت افزایش رقیبان در بازار، چه بهترین عرضه کننده باشیم چه بدترین عرضه کننده، مقداری از سهم بازار را از دست میدهیم و تقاضا کنندگان برای خرید محصولات کاهش پیدا میکند.
-
هزینه تولید کالا
-
شرایط آب و هوا: فرض کنید بارش باران کاهش پیدا کند و در کشور خشکسالی بشود، بیشترین ضرر را به زمینهای کشاورزی خواهد زد زیرا موجب کاهش رشد سبزیجات و میوهجات (کاهش عرضه) میشود.
-
تعداد رقیبان در بازارعرضه
-
تاثیر مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر درآمد
-
کشف منابع جدید
-
سیاستهای دولت در عرضه
نقطه تعادل به چه معناست
این اصطلاح بسیار سادست، نقطه تعادل یعنی عرضه و تقاضا برابر هستند. برای به تعادل رسیدن عرضه و تقاضا باید قیمت کالا متناسب باشد، اگر قیمت زیاد باشد متاسفانه تقاضا کم خواهد شد و چون عرضه بالا است، محصولات انبار میشود و هزینهها زیاد میشود که درنهایت مجبوریم قیمت را کاهش دهیم تا تقاضا افزایش پیدا کند و به نقطه تعادل برسد. بدتر از آن هم اگر قیمت پایین باشد، تقاضا افزایش پیدا میکند و با توجه به این مسئله، عرضه کم خواهد بود و مجبور میشویم قیمت را بالا ببریم چون کمبود محصول داریم و باید تجهیزات بخریم و نیرو استخدام کنیم و هزینهها را بالا ببریم تا عرضه را افزایش دهیم.
قیمت لوازم خانگی تنها به نرخ ارز بستگی دارد؟
در جواب باید بگوییم خیر، تولید کننده برای تولید محصولاتش نیاز به خرید مواد اولیه دارد، مواد اولیه در بورس کالا با توجه به قیمت جهانی قیمت گذاری میشود. در این بین، بازار آزاد تشکیل شده که هرقیمتی میخواهد روی مواد اولیه و فلزات خود میگذارد و بیشتر از قیمتهای جهانی است. تمامی این موارد مانند گرانی دلار دست به دست هم میدهند و موجب افزایش هزینهها برای تولیدکننده میشود. درنهایت چه اتفاقی میافتد؟ در ادامه به توضیح این فاجعه خواهیم پرداخت.
تاثیر گرانی دلار بر لوازم خانگی
افزایش نرخ ارز و مواردی همچون موارد بالا موجب افزایش هزینهها و درنهایت مجبور شدن تولیدکننده برای افزایش قیمت محصولات میشود. اما اگر قدرت خرید مردم بدلیل حقوق کم و تورم شدید اقتصادی، پایین باشد چه اتفاقی میافتد؟ یک فاجعه اقتصادی رخ میدهد! تقاضا بشدت کاهش پیدا میکند و بدلیل گرانی، تولیدکننده نمیتواند قیمت محصول را کاهش دهد تا تقاضا افزایش پیدا کند و به نقطه تعادل برسد، درنهایت مجبور است نیروی انسانی اخراج کند و تعداد تجهیزات خود را با فروش آنها کاهش دهد تا عرضه کم بشود.
نخریم تا ارزان شود
بنظر شما این تفکر باتوجه به مسئله بالا درست است؟ خیر به هیچ وجه درست نیست، این یک ضربه مهلک تر به تولید کننده است. فرض کنید عوامل متنوعی مانند افزایش نرخ ارز موجب افزایش هزینههای تولید میشوند، تقاضا کاهش پیدا میکند چون مردم توان خرید ندارند و تولیدکننده بدلیل افزایش هزینهها توان کاهش قیمت ندارد، محصولات بدلیل کاهش تقاضا انبار میشوند و خاک میخورند و مستهلک میشوند. در این شرایط تنها راه نجات برای تولیدکننده که امید زیادی بهش نیست، اخراج نیروی انسانی و کاهش هزینهها به هرروشی که ممکن است، تا عرضه کاهش پیدا کند و با تقاضا برابر شود.
حمایت نکردن از تولیدکننده و اعتصابات مردم به خیال نخریم تا ارزان شود موجب کاهش روز به روز تقاضا میشود که درنهایت به صفر میرسد و نتیجش توقف عرضه و تولید است که موجب خاک خوردن تعداد بیشماری محصول در انبار یا فاسد شدن میشود و بدهیهای سنگینی به بار خواهد آمد.